تا آسمان 6: تربيت فرزند: گامی اساسی برای ارتباط مؤثر با فرزند
در مطلب گذشته پیشنهاد شد نوع واکنش و پاسخهای خود در داستان فرضی دختر پنج ساله تان که به شما میگوید «جوجه خوشگلش مرده است» را یادداشت و سپس با موارد ذکر شده مقایسه کنید. امیدوارم موفق به انجام این کار شده باشید تا استفاده بیشتری از مطالب امروز ببرید.
حالا میخواهیم با شیوه واکنش والدین «آموزشگر هیجان» به عنوان روش مناسب و توصیه شده والدگری آشنا شویم و معیارهای آنها را بهتر بشناسیم. این والدین در ابتدا ضمن توجه کافی به دخترشان سعی میکنند احساس او را درک و برای آن نامی پیدا کنند، سپس گفتگو با جملات کوتاه و مؤثر که نشانهای از درک احساس اوست شروع میشود. مثلاً بیان میکنند: «ای وای چقدر ناراحت کننده» یا «راستی آدم غصهدار میشود».
با بیان این جملات که ناشی از درک احساس کودک است، وی هم نامی برای احساس خود مییابد و هم همدلی والدین را دریافت میکند. نکته قابل توجه اینکه همین اولین واکنشهای رفتاری و کلامی والدین به عنوان اساس و پایهای مهم برای چیدن یک ارتباط مؤثر است و یا برعکس در صورت بیدقتی تخریبکننده ارتباط خواهد بود. بنابراین چنانچه چنین شروع خوب و همدلانهای داشته باشیم میتوان گفت راه اصلی را پیمودهایم و مابقی کار بسیار آسان خواهد بود.
در شرایط همدلی، کودک آرام آرام به بیان احساسات، داستانهای روابط دوستانه خود با جوجه، آرزوهایش و… میپردازد که با ادامه روش همدلانه، والدین به ارتباط بهتر و صمیمانه تری با فرزندشان دست مییابند. البته این والدین علاوه بر همدلی دارای قواعد و چارچوبهای روشنی هستند و در ارتباطهایشان آنها را رعایت میکنند از جمله:
استفاده از جملات کوتاه، توصیف آنچه از ارتباط او و جوجهاش دیدهاند، سرپوش نگذاشتن بر احساس یا مسئله کودک، ندادن رشوه، اجتناب از پرت کردن حواس و…که همه اینها به معنای استفاده از فرصت هیجان کودک برای ایجاد ارتباط بهتر و رشد اوست.
در سایه این همراهی و همدلی است که کودک به تدریج آرامش خود را باز مییابد و میتواند مدیریت بهتری بر خود داشته باشد و با مسئلهاش کنار میآید و آن را حل میکند. دوشنبه هفته آینده سعی خواهیم کرد نمونههایی به صورت تصویری برای درک بهتر مطالب این هفته تقدیم کنیم. موفق باشید.
دکتر امیرمحمد شریف
منبع: روزنامه خراسان/خراسان رضوی – مورخ چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۰۲