رنگین کمان (2) : خدای مهربانم دوستت دارم...
اقتباس و تلخیص از: سایت «درسهایی از قرآن»
اگر كسی یك دوربین عكاسی به ما هدیه كند، تا آخر عمر او را دوست داریم و او را فراموش نمیكنیم. خداوند دو دوربین به ما داده است. دو چشم زیبا، كه یك عمر از دور و نزدیك و از زاویههای مختلف عكس میگیرد. دوربینی سبك، كوچك، ظریف، زیبا، در جایی محكم و مناسب. خداوند این دو دوربین را در گودی قرار داده تا به گونهای مناسب حفاظت شود، علاوه بر آنكه پلك و مژه و ابرو نیز از ورود اشیای خارجی و نور شدید به چشم جلوگیری میكنند.
این دوربینها با همه كوچكی، رابطهی ما را با جهان اطرافمان برقرار میكند و ما میتوانیم شگفتیها و زیباییهای جهان بزرگ را ببینیم....
این دوربینها بین ما و دانشمندان، با مطالعه كتابهای آنان رابطه برقرار میكند. جان ما را از خطرات پیشِ رو حفظ میكند. از راه مطالعه به دانش ما میافزاید و با آنها همه چیز را میشناسیم. روزانه هزاران عكس میگیرد، ولی خسته نمیشود.
در هر نعمتی از نعمتهای خدای بزرگ كمی فكر كنیم، علاقهي ما به آفریدگار زیاد میشود. این علاقه، اولین رابطهی ما با خداست.
رابطهی دیگر، شكر خداوند مهربان است. اگر هدیهی یك دوربین تشكر میخواهد، هدیهی چشمهای زیبا تشكری چند برابر میخواهد.
شكر خدا در چیست؟
شكر خدا در مقابل نعمت چشم، آن است كه در بهداشت چشم كوشا باشیم. آب آلوده به صورتمان نزنیم. با شكم پر مطالعه نكنیم. با مطالعه نوشتههای ریز و در فضایی كه نور كافی نیست، به چشمان خود آسیب نزنیم. با چشم خود گناه نكنیم و كسی را نترسانیم.
نگاه مهرآمیز به پدر و مادر عبادت است. نگاه به قرآن و كعبه عبادت است. نگاه به عالمان و رهبران دینی عبادت است. دیدار بندگان خوب خدا عبادت است و اگر از دنیا رفتهاند، زیارت قبر آنها عبادت است.
گفتن الْحَمْدُ لِلَّهِ ، شكر زبانی است، ولی بهترین نوع شكر، نماز خواندن است.
بیاییم هر روز چند دقیقه با خدای خود حرف بزنیم. راستی چرا با همه كس حرف بزنیم، ولی با او حرف نزنیم؟ ما خدا را دوست داریم و هر كس فردی را دوست دارد، میخواهد با او حرف بزند.
برای اینكه مسافران در بیابانها گم نشوند و صحیح و سالم به مقصد برسند، دولت جاده و راههایی تعیین میكند و در آن تابلوها و علامتهایی میزند، پلیس راه میگذارد، تا سرعت ماشینها را كنترل كند. اگر این كارها انجام نمیشد، مسافران راه را گم كرده و هر كس به سویی میرفت و به زحمت میافتاد.
خداوند نیز اگر راه بندگی و نماز را از طریق پیامبران و رهبران آسمانی، برای رشد و کمال مردم تعیین نمیکرد، هر كس به راهی میرفت و خداوند را آنگونه كه خود خیال میكرد، ستایش مینمود.
خداوند برای آنكه همهی مردم در یك راه مستقیم و سالم حركت كنند، راه نماز را همراه با علامتها و دستوراتی به ما یاد داده است؛
اوّل: دستور داد با وضو و طهارت و با نظافت و نشاط با خدا گفتوگو كنند.
دوّم: خداوند واجبات نماز را در حدود 20 كلمه قرار داد، كه فراگیری آن برای همه آسان باشد. این كلمات هم معنا دارد و هم قالب و آهنگ.
سوّم: دستور داد كه همهی مردم به یك سو نماز بخوانند، تا دلها و فكرها پراكنده نشود.
چهارم: دستور داد كه همهی مردم در نماز با یك زبان با خدا سخن بگویند. همانگونه كه تمام خلبانهای دنیا با فرودگاه هر كشوری باید به زبان انگلیسی گفتگو كنند. آری، زبان واحد، نشانهی وحدت خداپرستان است.
در نماز با لباس پاك به سوی مكه میایستیم و به زبان عربی با خدا سخن میگوییم.
اولین كلمهی نماز، «الله اكبر» است. یعنی خدا بزرگتر است؛ بزرگتر از فكر و خیال ما. بزرگتر از دیدنیها و شنیدنیها. كسی كه خدا را بزرگ یافت، همه چیز نزد او كوچك میشود. شما زمین فوتبالی را در نظر بگیرید، تا زماني كه ما در زمین باشیم این زمین نزد ما بسیار بزرگ است. ولی اگر سوار هواپیما شویم و پرواز كنیم و از بالا نگاه کنیم، این زمین نزد ما كوچك و کوچکتر میشود. هرچه هواپیما بالاتر میرود، زمین كوچكتر میشود. انسان میتواند به قدری پرواز كند كه تمام زمین در چشم او به قدر یك نخود شود. آری، هر چه ایمان ما به خداوند بیشتر شود و خدا را بزرگتر بدانيم، قدرتهایی مثل آمریكا نزد ما كوچكتر میشود.
در دعا نیز میخوانیم: «چون خداوند در دل مسلمانان بزرگ است، چیزهای دیگر نزد آنان كوچك است.»
امام خمینی (رحمت خدا بر او) میفرمود: «آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند». زیرا او به قدری ایمانش به خدا زیاد بود كه دیگر آمریكا نزد او كوچك بود.
این نماز زمانی به ما رشد بیشتری میدهد كه در زمان اول وقت و در مكان مقدّسی مثل مسجد و به جماعت برگزار شود، به شرط آنکه همراه با كارهاي خوب ديگر باشد.
كسی كه نماز میخواند مثل اين است كه دستش را در دست خدا میگذارد و ریسمان محكمی را میگیرد. و كسی كه ریسمان محكم الهی را گرفته و دستش را در دست پر قدرت خدا گذاشته، بر هر مشكلی پیروز میشود.
www.gharaati.ir