رنگین کمان (1): استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي ...
سلام دوستان خوبم! دهه فجر بر شما مبارك...
بعضي وقتها ميبينيم كه همه دربارهي موضوعي حرف ميزنند. برنامههاي تلويزيون، راجع به همان موضوع هستند، بزرگترها دربارهي آن صحبت ميكنند، در مدرسه هم كلّي برنامه و مراسم درمورد آن برگزار ميشود و ... امّا ما درست و حسابي معناي آن را نميدانيم! شايد يكي از آن موضوعات «دههي فجر» باشد. هرسال، ماه بهمن كه نزديك مي شود، همه دربارهي «دههي فجر» و «جشنِ انقلاب اسلامي» صحبت ميكنند. شايد تو دوست خوبم، معناي آن را بداني، امّا اجازه بده من هم كمي دربارهي آن برايت بگويم:
سالها قبل كه شايد حتّي پدر و مادرت هم بهدنيا نيامده بودند، در كشور ايران شاه حكومت ميكرد. قديمها خيلي از كشورها شاه داشتند. شاه يعني كسي كه رئيس يك كشور ميشود، بدون آنكه مردم آن كشور او را بخواهند و بدون اينكه او توانايي و لياقت انجامِ كارهاي كشور را داشته باشد. بيشترِ بيشترِ شاهها، آدمهاي ظالم و بدي بودند كه به مردم كشور و آباد كردن شهرها وروستاها فكر نميكردند. در ايران هم سالها بود كه شاههاي زيادي حكومت كرده بودند. آخرين شاهي كه در ايران حكومت كرد، محمدرضا شاه پهلوي بود. او بهجاي آنكه بهفكر مردم باشد، دنبال اين بود كه براي خودش قصرها و خانههاي زيادي بسازد. بهجاي اينكه سعي كند تا شهرها و روستاهاي ايران را آباد كند به دنبال تفريح و خوشگذراني و رفتن به سفرهاي خارج از ايران بود. او تلاش ميكرد تا آخر عمرش شاهِ ايران بماند و بعد از خودش هم پسرش شاه شود، بدون اينكه فكر كند مردم او را دوست دارند يا نه. شاه براي اينكه شاه بماند و بتواند خوشگذراني كند، به آمريكاييها و انگليسيها و كشورهاي خارجيِ ديگر اجازه داده بود تا هركاري كه ميخواهند در كشور ايران انجام دهند. آنها اجازه داشتند پولهاي كشورِ ما را براي خودشان بردارند. آمريكاييها و انگليسيها هم نميخواستند ايران كشوري مستقل و آباد باشد، تا خودشان بتوانند هركاري ميخواهند در ايران انجام دهند. شاه و دوستانِ خارجياش دوست نداشتند، ايران پيشرفت كند، نميگذاشتند بچههاي باهوشِ ايراني درس بخوانند و دانشمند بشوند، صاحبان كارخانههاي ايران، خارجي بودند و حتّي تعميركردنِ دستگاههاي كارخانهها را به ايرانيها ياد نميدادند تا ما هميشه عقبتر از آنها باشيم و از آنها جلو نزنيم. شاه اسلام را دوست نداشت چون ميدانست دين اسلام به مردم گفته است تا به حرف آدمهاي ظالم گوش ندهند و به فكر همديگر باشند. او ميدانست اگر مردم حرفهاي خوبِ دين اسلام را بشنوند، ديگر او نميتواند بر مردم حكومت كند. براي همين هم بود كه امام خميني(خدا او را رحمت كند) و روحانيان ديگر را اذيّت و از مردم دور ميكرد. آنروزها براي ايران روزهاي بدي بود...
خيلي از مردم از آن وضع خسته و ناراحت بودند. مردمِ ايران خيلي وقت بود شاه را نميخواستند. امّا شاه و سربازانش هركس را كه دربارهي شاه حرفي ميزد زنداني ميكردند، اذيّت ميكردند، به جاهاي دور ميفرستادند و يا ميكُشتند. امام خميني(خدا او را رحمت كند) يكي از كساني بود كه هميشه حرفهاي مهمّي درباره كارهاي شاه و دوستانِ خارجياش ميزد و ميخواست تا مردم بدانند كه آنها چهقدر ظالم هستند. براي همين در سال 1342 (يعني 50 سال قبل)، شاه، امام را از ايران بيرون كرد تا امام نتواند با مردم باشد و آنها را راهنمايي كند. امّا با اين وجود، بسياري از يارانِ امام خميني(خدا او را رحمت كند) با سختيهاي زياد، حرفهاي امام را به گوش مردم ميرساندند. كمكم مردم، در شهرهاي مختلف، دورهم جمع شدند و با هم تصميم گرفتند كه شاه را از ايران بيرون كنند. مردم سالها تلاش كردند، بسياري از آنها زنداني، زخمي و كشته شدند، در شهرها و روستاها مردم راهپيمايي ميكردند و شعار ميدادند. شعارهايي مثل: «مرگ بر شــاه» ، «درود بر خـمـيني» ، «نهضـتِ ما حســينيه، رهـبرِ ما خمينيه» ، «تا خـونِ مظـلـومان به جـوش اســـــت ، آواي عاشورا بهگوش است» ، «ما همه سـرباز توايم خمـيني، گـوش به فرمـان توايم خـميني» و ...
شاه خيلي تلاش كرد تا با حرفهاي دروغياش مردم را آرام كند امّا نتوانست. مردم فهميده بودند كه شاه اصلاً به فكر مردم، به فكر ايران و به فكر اسلام نيست. آنها ديگر شاه را نميخواستند...
بالاخره شاه فهميد ديگر ايران جاي او نيست، پس در 26 دي 1357 از ايران فرار كرد. امّا هنوز دوستان و سربازانش در ايران بودند و نميگذاشتند مردم آزاد باشند. چند روز بعد يعني 12 بهمن 1357 امام خميني به ايران برگشت تا با كمك مردم، همهي دوستانِ شاه و حكومتِ پهلوي را از ايران بيرون كند. 10 روز طول كشيد تا همهي جاهايي كه هنوز در دستِ دوستانِ شاه بود، به دست مردم آزاد شود. يعني روز 22 بهمن 1357 بالاخره مردم ايران بر شاه ستمگر پهلوي پيروز شدند و كشور عزيز ايران بدونِ شاه شد.
«دهه فجر» يعني همين 10 روز... فجر يعني صبح، و چون شاه مانند شبي تاريك و سخت براي مردم ايران بود، شكستِ او براي مردم، مثل صبح بود و براي همين، روزهاي پيروزي بر شاه، دههي فجر نام گرفت.
انقـلاب اســلامي ايـران به ياري خـداوند مهربان، با رهبريِ امام خميني(خدا او را رحمت كند) و همراهي و همدلي همهي مردم پيروز شد. پس از پيروزي، امام از مردم خواست تا به وسيلهي رأي دادن در انتخابات، كساني را كه ميخواهند، براي ادارهي كارهاي كشـور انتخـاب كنند. مـردم، امام خـميني(خدا او را رحمت كند) را خيلي دوسـت داشـتند و ميدانسـتند كه او چهقـدر بهفكرِ آنهاست. آن روزها، اگرچه روزهاي سختي بود امّا همهي مردم خوشحال بودند كه توانستهاند با ايمان به خدا و گوشدادن به حرفهاي رهبرِ بزرگشان پيروز شوند...
الان 35 سـال از پيروزي انقـلاب اسـلامي مـيگذرد. پس از انقـلاب، مردم دست به دست هم دادند تا كشــور را آباد كنند. از همان روزهاي اوّل، آمريكا و ديگر كشورهاي خارجي كه از پيروزيِ ما ناراحت بودند، كارهايي ميكردند تا ما نتوانيم پيشرفت كنيم و آنها دوباره بتوانند به ايران حكومت كنند. آنها عراق را مجبور كردند به ايران حمله كند و اين جنگ هشت سال طول كشيد، آنها نگذاشتند كشورهاي ديگر دنيا همراهِ ما باشند، آنها هواپيماي مسافربري ايراني را كه پر از كودك بود، در آسمان منفجر كردند، آن ها بسياري از آدمهاي خوبي را كه مردم براي اداره كشور انتخاب كرده بودند، شهيد كردند، آنها از همان روزهاي اوّل انقـلاب، ما را خيلي اذيّت كردند و هنوز هم با ما دشمني ميكنند.
امّا مردم ايران، به رهبري امام خميني(خدا او را رحمت كند) و پس از فوت ايشان، به رهبري امام خامنهاي(خدا او را حفظ كند) نگذاشتند آمريكا و دوستانش به هدف خود برسند. مردم ايران تلاش كردند و كشور خود را ساختند. كارخانههاي زيادي در ايران ساخته شد، روستاها و شهرهاي زيادي آباد شدند و جوانان زيادي درس خواندند و دانشمند و مخترع شدند. امروز، ايران يكي از كشورهايي است كه به اختراعات و علوم مهمّي دست پيدا كرده است كه مهمترين آنها انرژي هستهاي است. امروز خيلي از مردمِ دنيا، ايران را ميشناسند و ميدانند كه مردمِ مسلمانِ ايران، مردم خوب و شجاعي هستند.
ولي هنوز كارهاي زيادي هست كه بايد براي آبادي و پيشرفت كشورمان انجام دهيم. حالا ديگر نوبت بچههاي مسلمانِ ايراني است. حالا ديگر نوبتِ تو و دوستانت است كه تلاش كنيد و درس بخوانيد و به همه ي مردم دنيا ثابت كنيد كه بچههاي ايراني با ايمان به خـداي مهربان، ميتوانند همهي كارهاي سخت را بدون كمكِ كشورهاي خارجي انجام دهند.